پیوند عاشقانهپیوند عاشقانه، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

چشم انتظار

بدون عنوان

دیشب عشقم برای اولین بار بعد از مدت ها اومد اینجا رو دید و نوشته هامو خوند دیشب پنجشنبه شب مثل همه اخر هفته ها خونه بابای شوشو بودیم و من با دیدن دوقلوهای خواهر شوشو دوباره اوضاع و احوالم  مثل همیشه بهم ریخت . و وقتی اومدیم بالا زنگ زدم به سمانه {دوستم} شروع کرد از تک تک وسایل سیسمونیش که از صبح رفته بودن خرید تعریف کرد هر چی اون بیشتر توضیح میداد من بیشتر حالم بد میشد تا اینکه بعد از نیم ساعت گوشی و قطع کرد و منم شروع کردم به گریه رفتم نماز خوندم و از اول تا اخر نماز زار زار گریه بعدش دیدم عشقم نشسته پای لب تاب منم از فرصت استفاده کردم و گفتم ایندفعه دیگه باید نوشته های وبلاگم و بخونی اونم شروع به خوندن کرد انگار با خوندن...
2 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به چشم انتظار می باشد