پیوند عاشقانهپیوند عاشقانه، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

چشم انتظار

بدون عنوان

1395/3/29 21:47
نویسنده : ش
167 بازدید
اشتراک گذاری

تا اينكه يه روز با همسري پاشديم رفتيم اونجا گفت قيمت اخر هفده ميليون بدون شناسنامه مامانم گفت ده ميليون من ميدم خودمونم هفت تومن داشتيم قرار شد خبرمون كنه كه زنگ زد و گفت يه هفته ديگه تو اين يه هفته دل تو دلم نبود يه دختر ميخواست بده خلاصه سرتون رو درد نيارم يك هفته شد يك ماه يك ماه شد دو ماه و من و همسري هم ازش نا اميد شديم و رفتيم سراغ يه دلال بچه ايندفعه فرق داشت اين خانوم دلال خريد و فروش تخمك و اسپرم و جنين و بچه بود من با هاش حرف زدم قيمت رو بيست ميليون تموم كرديم با شناسنامه گفت يه مورد دارم دختره دو ماه ديگه زايمان ميكنه گفت دو ميليون برام بيار شناسنامه و دفتر چه بيمه ات رو هم بيار دستم تا ببرم زنه رو با مدارك تو دكتر و سونو و از مايش خلاصه من تنها پاشدم رفتم يه روز كزايي تو يه مطب پر از دختراي بيست ساله و هفده ساله بودن كه اومده بودن تخمك بفرىشن حالم خيلي بز بود دستام يخ زده بود تنها بودم اشك ميريختم و از خدا ميخراستم كمك كنه بهم تا اينكه با اون زنيكه دلال روبه رو شدم كلي باهام حرف زد و كلي عكس بچه بهم نشون داد و گفت اينا رو همه رو من واسطه شدبعد از توضيحان كامل اينكه بچه تا دو ماه ديگه تو بغلته و هزا ر تا حرف مفت ديگه دو ميليون تومن از من بيعانه گرفت و رفت كه خبرم كنه تا با هم خانومه رو ببريم سونو😭😭😭😭😭😭

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به چشم انتظار می باشد